کالبد کلیشه ای اتری کالبد آسمانی

لایه پنجم

من پنجمین لایه ی هاله را کلیشه اتری می خوانم (شکل ۱۱-۷) زیرا کلیشه ی تمام اعضاء بدن را در خود دارد و در واقع همانند نسخه ی نگاتیو یک عکس است این لایه نسخه ی منفی کالبد اتری است که آن نیز همان طور که قبلاً گفته شد ، کلیشه کالبد فیزیکی است ساختمان لایه اتری از لایه کلیشه اتری برگرفته می شود .

این لایه اوزالید یا نسخه کامل لایه اتری است فاصله این لایه از بدن در حدود ۴۵ الی ۶۰ سانتیمتر است . در مواد بیماری، هنگامی که شکل لایه اتری مغشوش می شود، عمل لایه کلیشه ی اتری برای تصحیح شکل لایه ی اتری بسیار ضروریست در این لایه صوت خالق ماده است.

و در همین سطح از کالبد صورت بیشترین اثر درمانی را داراست مورد اخیر در فصل ۲۳ که به درمان اختصاص دارد ، به طور کامل تشریح خواهد شد . از زاویه دید حساس من این لایه همچون خطوطی روشن و شفاف در زمینه ای به رنگ آبی کبالتی هستند که به یک طرح آبی نقشه کشی شباهت زیادی دارد با این تفاوت که طرح کلیشه ی اتری در بعد دیگری وجود دارد . به نظر می رسد با پر کردن فضای زمینه شکلی به وجود می آید و خطوط باقی مانده خود قالب مورد نظر را می سازند .

ذکر یک مثال ومقایسه ی به وجود آمدن یک کره در هندسه اقلیدسی و فضای اتری مطلب فوق را روشن می نماید در هندسه اقلیدسی برای به وجود آوردن یک کره ابتدا نقطه را تعریف می کنند رسم یک شعاع به مرکز مذکور و به تمام جهات ابعاد سه گانه، سطح کره را به وجود می آورد. در یک فضای اتری که می توان آن را فضای منفی نامید ، برای تشکیل کره روند معکوسی رخ می دهد بدین طریق که تعداد بی نهایتی از سطوح از تمام جهات فضا را اشغال می کنند و تنها یک فضای کروی تو خالی باقی می ماند این شکل معرف کره است . این کره به وسیله صفحات مذکور اشغال نشده است.

بنابراین لایه ی کلیشه ای اتری حوزه فضایی منفی را به وجود می آورد که قالبی برای رشد لایه ی اول یا لایه ی اتری است . کلیشه اتری قالب کالبد اتری است که ساختمان شبکه ای یا حوزه انر‍ژی منظم را تشکیل می دهد و کالبد فیزیکی  روی آن رشد می کند به این ترتیب لایه ی کلیشه ای اتری حوزه انرژی کیهانی ، تمام اشکال و قالبهای موجود در طبقه فیزیکی ، به جز محتویات  خود لایه ی کلیشه ای ،‌را شامل می شود .

این قالبها در فضایی منفی وجود داشته ، فضایی خالی را به وجود می آوردند که ساختمان شبکه ای اتری در آن رشد می کند و تجلی فیزیکی بر اساس آن پایه بر عرصه وجود می گذارد.

در رویت هاله می توان با تمرکز بر فرکانس ارتعاشی لایه پنجم به طور اخص ، فقط همان لایه را مشاهده نمود . من با انجام این کار شکل هاله ی فرد را بدین صورت می بینم که در حدود ۷۵ سانتیمتر از بدن او فاصله داشته و به یک تخم مرغ باریک شباهت دارد این تصویر شامل تمام اعضا حوزه منجمله ، چاکراها ،‌اعضا و جوارح بدن و بخشهای دیگر آن مانند دست ، پا و غیره در حالت منفی است به نظر می رسد تمام این جوارح از خطوطی شفاف بر زمینه ای به رنگ آبی تیره که فضایی منجمد و ساکن است ،‌تشکیل شده اند هنگامی که خود را برای رویت این سطح از هاله تنظیم می کنم ،‌علاوه بر سو‍ژه مورد نظر می توانم تمام اشیاء اطراف خود را از این بعد ببینیم هنگامی که دستگاه حسی خود را در این سطح تنظیم می کنم به نظر می رسد این عمل به طور خودکار رخ می دهد ، بدین ترتیب که ابتدا توجه خود را به طبقه ی پنجم به طور عمودی معطوف می کنم و سپس بر فرد بخصوصی که مایلم تمرکز می نمایم

کالبد آسمانی

لایهُ  ششم

سطح ششم که کالبد آسمانی خوانده می شود ،‌بخش عاطفی طبقه معنوی است و (شکل ۱۲-۷) فاصله این لایه از بدن در حدود ۶۰ الی ۷۰ سانتیمتر است در این سطح جذبه عمومی تجربه می شود و می توان به وسیله ی مدی تیشن و سایر طرق انتقالی که در این کتاب ذکر شده اند، به این طبقه دست یافت . وقتی به نقطه ای می رسیم که جایگاه «بودن» و شناخت رابطه ی خویش با عالم است، هنگامی که نور و عشق را در تمام موجودات هستی می بینیم ، وقتی که نور شناور می شویم و حس می کنیم با هم یکی هستیم و با خداوند وحدت حاصل کرده ایم،آگاهی خود را تا طبقه ششم ارتقا بخشیده ایم.

هنگامی که بین چاکرای گشوده ی قلب و چاکرای آسمانی گشوده، ارتباط برقرار گردد،عشق بلاشرط جریان می یابد. در چنین ارتباطی ما عشق بشری، یعنی عشق فطری بشری نسبت به همنوعان خود را با جذبه ی معنوی بدست آمده و در عشق معنوی که فراسوی مفاهیم فیزیکی قرار داشته ،‌به تمامی اقالیم هستی گسترش می یابد، پیوند می زنیم تلفیق این دو عشق تجربه عشق بلاشرط را میسر می سازد.

در چشم من کالبد آسمانی دارای نوری ضعیف و متغیر است که بیشتر آن ازرنگهای ملایم و روشن تشکیل شده است این نور درخششی طلایی- نقره ای و کیفیتی شیشه مانند دارد، گوئی سرچشمه تمامی پولکهای مروارید نشان است شکل آن نا مشخص تر از کالبد کلیشه ای اتری است و در یک کلام گویی از جنس نور اطراف شعله شمع است که در درونش پرتوهای درخشانتری قرار دارند.

لایه هفتم

سطح هفتم بخش ذهنی طبقه معنوی است که آن کالبد کلیشه ای اتری می خوانند(شکل۱۳-۷)فاصله این لایه از بدن در حدود ۷۵ الی ۹۵ سانتیمتر است هنگامی که خود را تا سطح هفتم هاله بالا می بریم ،‌می دانیم که با خالق وحدت حاصل کرده ایم ، شکل ظاهری این لایه همان شکل تخم مرغی خود هاله است و تمام کالبدهای فرد را در بر می گیرد . این لایه نیز یک ساختمان کلیشه ای منتظم است . از دید من این لایه از ریسمانهای نازک و بسیار مستحکم نورطلایی- نقره ای تشکیل شده است که وظیفه ی آنها حفظ انسجام حوزه است . در درون آن شبکه زرینی به شکل کالبد فیزیکی و تمامی چاکراها قرار دارد .

هنگامی که خود را با فرکانس ارتعاشی لایه هفتم تنظیم می کنیم ،‌نور زیبا ،‌زرین و ضعیفی را می بینیم . ضعف ضعیف را به دلیل سرعت تناوب بسیار بالای آن به کار می برم . این کالبد کلیشه شبیه به هزاران ریسمان زرین در هم بافته می نماید . شکل تخم مرغی آن در حدود ۹۰ الی ۱۵۰ سانتیمتر با بدن فاصله دارد . این از فرد به فرد متغیر است نوک این تخم مرغ در پایین پاها و انتهای پهن ترش در حدود ۹۰ سانتیمتری بالای سر قرار دارد . در صورتی که فرد انرژی زیادی داشته باشد، این ابعاد قابلیت توسعه زیادی دارند . حاشیه بیرونی آن عملاً همچون تخم مرغی دیده می شود و به نظر می رسد ضخامت این پوسته بیرونی ۸/۰ الی ۵/۱ سانتیمتر باشد . پوسته ی خارجی کالبد هفتم بسیار قوی و دارای خاصیت ارتجاعی است و همچون پوسته ی تخم مرغی که جوجه را محافظت می کند، از هاله مراقبت می نماید و در برابر هر گونه نفوذی مقاوم است . تمام چاکراها و قالبهای کالبدی موجود در این لایه گوئی از نوری زرین ساخته شده اند . این مستحکم ترین و در عین حال ارتجاعی ترین بخش هاله است.

لایه هفتم را می توان به نوعی موج درخشان ایستا با شکلی پیچیده که سرعت نوسانی بسیار زیادی دارد ، تشبیه نمود با نگاه کردن  به آن حتی ممکن است صدایی شنیده شود . من اطمینان دارم که چنانچه فردی بر چنین تصویری مدی تیشن کند قادر به شنیدن این صوت خواهد بود .

لایه زرین کلیشه ای نیز حامل جریان نیروی اصلی است که در امتداد نخاع حرکت کرده ،‌کل بدن را تغذیه می نماید این جریان زرین در عین حال با ارتعاش در امتداد نخاع، انرژی های مختلف را به ریشه ی چاکراها می رساند و انرژی های دریافتی از چاکراهای مختلف را با یکدیگر مرتبط می سازد . جریان اصلی عمودی نیرو بر سایر جریانهای عمود بر آن تاثیر گذارده ، نهرهایی زرین به وجود می آورد که مستقیماً از بدن به سوی خارج جاری می گردند . این نهرها نیز به نوبه ی خود بر جریانهایی که در حوزه دور می زنند اثر می گذارند . بدین ترتیب تمام حوزه انرژی و لایه های تحتانی آن با این شبکه ی درهم بافته شده احاطه و مراقبت می شوند . این شبکه نمایانگر قدرت نور زرین یا شعور الهی است که حوزه ی انرژی را با انسجام و اتفاق حفظ می کند .

علاوه بر آنچه که ذکر شد، پیوندهای زندگی های گذشته به صورت نوارهائی در درون پوسته ی تخم مرغی لایه کلیشه ای  کتری قرار دارد . نواری که در نواحی نزدیک به گردن قرار دارد معمولاً شامل آن دسته ای از تجریات گذشته است که در زندگی کنونی در حال خنثی نمودن اثرات آن هستیم . جک شوارتز این نوارها و روش تشخیص مفهوم هر یک  را با توجه به رنگ آنها تشریح می نماید . در فصل های بعدی ، در مباحث مربوط به جلسات درمان مشکلات مربوط به زندگی های گذشته ، روش عمل بر روی این نوارها را توضیح خواهم داد . سطح کتری آخرین لایه ی حوزه در طبقات معنوی است طرح زندگی جاری در آن وجود دارد . آخرین لایه ای است که مستقیماً با این زندگی فرد مرتبط است فراسوی این کالبد ، کالبد فلکی قرار دارد که با دیدگاه محدود موجودات زنده قابل تجزیه نیست.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 31 / 3 / 1389برچسب:,
ارسال توسط امین